26 خرداد 1389 / 3 رجب 1431 / 16 ژوئن 2010
26 خرداد 1389 / 3 رجب 1431 / 16 ژوئن 2010
26 خرداد 1389 / 3 رجب 1431 / 16 ژوئن 2010 |
آيتاللَّه ميرزا مصطفي مجتهد تبريزي در سال 1258ش (1297ق) در خانداني عالم در تبريز به دنيا آمد. وي دروس مقدمات و فقه و اصول را در زادگاهش و در محضر پدر و استادان ديگر فرا گرفت و پس از آن رهسپار نجف گرديد. آيتاللَّه مجتهد تبريزي در نجف در محضر عالمان نامداري همچون آخوند ملامحمد كاظم خراساني، شيخ الشريعه اصفهاني، سيدمحمدكاظم يزدي، ميرزا ابوالقاسم اردوبادي و محقق نهاوندي و ديگران حاضر شد و پس از سالياني به عالمي برجسته و فاضلي فرهيخته تبديل گرديد. وي با نشان دادن استعداد فوقالعاده خويش، در بين بيش از هزار نفر از شاگردان فقه و اصول آخوند خراساني، نظرِ شريف استاد را به خود جلب كرد و مورد عنايت خاص آخوند قرار گرفت. او همچنين در اين مدت علاوه بر فقه و اصول، در نجوم، رياضيات و شعر و ادب به مدارج بالايي دست يافت. آيتاللَّه مجتهد پس از چندي راهي مكه منوره گرديد كه در اثناي سفر به بيماري دچار گرديد و در اواخر عمر به بيماري فلج مبتلا شد. وي در طول حيات علمي خويش از تاليف نيز باز نماند و آثار گرانبهايي به يادگار نهاد كه اُرجوزه در عروض و قافيه، حاشيه بر كفايةُالاصول و حاشيه بر لسانُ الخواص، از آن جملهاند. اين فقيه جليل سرانجام در بيست و ششم خرداد 1298ش برابر با نيمه رمضان 1337 ق در چهل سالگي در تبريز به لقاءاللَّه رسيد و در نجف اشرف به خاك سپرده شد. |
|
|
|
ابوالوفا محمد بن محمد بن يحيى بوزجاني در سال 328 ق در نزديكي نيشابور به دنيا آمد. او تحصيلات رياضي خود را در نيشابور فرا گرفت و در جواني به عراق رفت. بوزجاني از آن پس در بغداد سكونت گزيد و تا پايان عمر به تحقيق، تاليف و ترجمه پرداخت. او از مترجمان مشهور كتب رياضي از يوناني به عربي نيز به شمار ميرفت. ابوالوفا را از مشهورترين رياضيدانان و منجمان زمان خود دانستهاند. او در فعاليتهاي علمياش با ابوريحان بيروني، دانشمند نامي هم عصرش مكاتبه و تبادل نظر داشته است. اهميت آثار رياضي بوزجاني، به دليل تحقيقات عميق او در علم مثلثات ميباشد. از بوزجاني آثار متعددي بر جاي مانده است. اعمال الهندسه، اثري بديع و جالب دربارهي هندسهي علمي و نيز كتابِ علم حساب و كتاب الكامل، از ديگر آثار بوزجاني هستند. |
ابوالحسن طاهر بن احمد بابشاد مصري در ابتدا پيشهي بازرگاني داشت ولي بعداً به تحصيل علم علاقه پيدا كرد و در عراق به تحصيل مشغول شد. وي پس از اتمام تحصيلات به مصر بازگشت و درمجامع فرهنگي و اجتماعي مصر مشغول كار گرديد. بابشاد مصري پس ازمدتي در انزوا درگذشت. |
كلاوس (كلوس) اسلوتر هنرمند فرانسوي در 16 ژوئن 1347م در اين كشور به دنيا آمد. در زمان وي هنر حجاري و مجسمهسازي به مرتبهاي از كمال رسيده بود. از مشخصههاي اصلي تنديسگري در آن عصر، غلبه روح ديني در اين آثارمي باشد. اسلوتر نيز كه از جواني در اين رشته به مقام استادي رسيده بود، از سال 1368م وارد دربار فرمانروايانِ هلند شد و حدود 40 سال به اين هنر و عرضه آثاري متعدد و متنوع پرداخت. اسلوتر در يكي از آثار معروف خود مجسمه تمام قد 6 نفر از پيامبران عهد عتيق از جمله حضرت موسي(ع)، دانيال نبي(ع) و اشعياي نبي(ع) را ساخت كه دور تا دور پايهاي ايستاده بودند. پيكرههاي مزبور از لحاظ مشاهده، بازنمايى دقيق كليات و جزئيات از واقعيترين پيكرهها نيز برتر است. اين مجسمهها كه به اندازه طبيعي ساخته شدهاند در ميان رداهاي سنگين و پرچين، كه از مختصات هنر اسلوتد ميباشد، پيچيده شدهاند. اسلوتر در اين اثر بديع خود توانسته است سطوح اندامهاي آنها را به صورت واقعي بنماياند. اين اثر به عنوان نمونهاي شگرف از واقعگرايي تلقي شده است. كلاوس اسلوتر تا سال 1404م در دربار به فعاليت اشتغال داشت و دو سال بعد از آن در 2 مارس 1406م در سن 59 سالگي درگذشت. |
در جريان جنگ جهاني دوم، نيروي هوايى امريكا در 16 ژوئن 1944م، حمله به شهرهاي ژاپن را با بمباران شهر فوكولا در جنوب ژاپن آغاز كرد. اين بمبارانها به منظور وادار نمودن توكيو به تسليم شدن انجام ميشد. در جريان حملههاي هواپيماهاي امريكايي به شهرهاي ژاپن، دهها هزار تن از غير نظاميان اين كشور كشته و كارخانهها و مزارع آن نابود شدند. اين حملات، در نهايت، با بمباران هستهاي دو شهر ناكازاكي و هيروشيما در ماه اوت 1945 و تسليم ژاپن، خاتمه يافت. |
|
كشور افريقاي جنوبي در دوران حاكميت نژادپرستان، داراي قوانين ضد بشري و خلاف عقل بود. نتيجه اين وضعيت، پيدايش تنفر، وحشت و حقارت در ميان جامعهاي بود كه 20 درصد سفيد پوست بر اكثريت سياه پوست حاكميت داشتند و تمامي قدرت، ثروت، حقوق و مزاياي اجتماعي را در اختيار گرفته بودند. همچنين قانون آپارتايْدْ يا جدايى نژادها روز به روز گستردهتر ميشد. در افريقاي جنوبي، محصلين سياه پوست، خواندن و نوشتن را به زبان مادري خود فرا ميگرفتند و در دوره متوسطه، يكي از دو زبان رسمي انگليسي يا افريقايى انتخاب ميشد. در ابتداي سال تحصيلي 1976م، مؤسسات تحصيلي، بخشنامهاي دريافت كردند كه براساس آن بايد زبان رسمي مصوب 1974م كه زبان افريقايى و محلي بود تدريس ميگرديد. از آنجا كه سياهپوستان زبان انگليسي را انتخاب كرده بودند. اين مسئله خشم دولت نژادپرست را برانگيخت و از طرف ديگر نوعي رقابت نامحسوس بين سياهان بومي و اقليت سفيدپوست به وجود آمده بود. همچنين دستورالعمل صادره، به پايين آمدن سطح آموزشي محصلين سياهپوست منجر ميگرديد. از اين رو، اعتراضاتي از طرف جامعه معلمين و مديران مدارس آغاز گرديد و سپس به جامعه دانشآموزي كشيده شد. تا اينكه در 16 ژوئن 1976م هزاران دانشآموز در خيابانهاي سووتو از شهرهاي اطراف دست به راهپيمايى زدند. اما اين تظاهرات باتيراندازي پليس به آشوب كشيده شد و طي روزهاي بعد، صدها نفر كشته و زخمي شدند. با اين حال، گروههاي ضدنژادپرستي، در سالهاي پاياني عمر رژيم آپارتايد، هر سال در ماه ژوئن، ياد كشته شدگان سووتو را كه عمدتاً دانشآموز بودند، گرامي ميدارند. |
|
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}